۱۳۹۱ آذر ۹, پنجشنبه

تصویب عضويت فلسطين بعنوان ناظر در سازمان ملل - یک واقع تاریخی مهم برای ملت فلسطین


به گزارش خبرگزاری فرانسه، عضویت فلسطین به عنوان کشور ناظر در سازمان ملل متحد امروز با اکثریت آراء به تصویب رسید. قطعنامه پیشنهادی فلسطینیها با 138 رای مثبت و 9 رای مخالف تصویب شد.
پس از اعلام این خبر مردم در کرانه باختری و شهر رام الله با آمدن به خیابان ها شادی کردند.
پیشتر محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی طی سخنانی در مجمع عمومی سازمان ملل گفته بود، این مجمع امروز باید سند تولد کشور فلسطین را صادر کند.
وی گفت، ما برای لغو مشروعیت اسرائیل که عضو سازمان ملل متحد است به اینجا نیامده ایم بلکه برای کسب مشروعیت برای کشور فلسطین به اینجا آمده ایم.
محمود عباس گفت، رای سازمان ملل به قطعنامه پیشنهادی فلسطینیها، آخرین فرصت برای نجات راه حل مبتنی بر ایجاد دو کشور مستقل فلسطین و اسرائیل محسوب می شود.
هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا که کشورش به این قطعنامه رای مخالف داده است، در نخستین واکنش به تصویب طرح فلسطین در سازمان ملل به عنوان کشور ناظر غیرعضو گفت، این رای غیرسازنده است و مانعی در برابر صلح ایجاد خواهد کرد.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل نیز در بیانیه ای، سخنان محمود عباس را در برابر اعضای مجمع عمومی سازمان ملل محکوم کرد و آن را سرشار از دروغ خواند.

اطلاع ولي فقيه از قصد احمدی‌نژاد براي افشاگري عليه نظام در مجلس


یک رسانه حکومتی ۸ آذر ۱۳۹۱ نوشت: علت مخالفت خامنه‌ای با طرح سئوال از احمدی‌نژاد٬ «مطلع» شدن وی از قصد احمدی نژاد برای متهم کردن «نظام» در بحران ارزی بوده است، اما حمایت‌های «خاص» رهبر از احمدی‌نژاد «انکار» شدنی نیست.!!
به گزارش این رسانه حکومتی در صورت «فرافکنی» احمدی‌نژاد٬ او «قادر به کسب اکثریت آرا نمی‌شد» و از همین موضوع «استفاده تبلیغاتی را به عمل می‌آورد».
این رسانه نوشته مخالفت خامنه‌ای با این طرح به معنای حمایت ولی فقیه زوار در رفته از احمدی‌نژاد نیست٬ بلکه «تلاش برای خارج نشدن مناقشات سیاسی از کنترل نظام بوده است.» این رسانه در ادامه نوشته احمدی‌نژاد از این دستور خامنه‌ای «خوشحال» نشده و متوجه شده که این «حکم حکومتی» در حمایت از وی و دولتش نبوده است.

۱۳۹۱ آبان ۲۶, جمعه

خلاصه ای از نوشته های شهيد ستار بهشتی


ستار بهشتی
انديشه آقايان موسوی و کروبی حفظ نظام! انديشه مردم تغيير نظام
اول آن که اين مطلب را مدتی قبل اينجانب درج کردم و در سايت بالاترين و آزاده گی نيز گذاشتم، اما عده ييی که فقط حرف خود را ملاک می دانند با نفوذ در وبلاک اينجانب مطلب را حذف کرده بودندکه اينجانب لينك سايت بالاترين وآزاده گی را می دهم که خود شاهد بر اين امر است. من اين مطلب را از ابتدا درج می کنم و در سايت بالاترين و آزادگی می گذارم. و خدمت تمام اين عوامل اعلام می دارم اگر صدهزاربار چنين عملی را انجام دهيد برای صد و يکمين هزار بار حرف و نوشته خود را انجام خواهم داد و از هيچ حزب وگروه و شخصيتی هراسی ندارم. باز خرداد ماه از راه رسيد. و باز خاطرات، بعد از 22خردادسال1388 که تقلّبی در آرا مردم صورت گرفت و چه بسيار مردم که به ظاهر برای پس گرفتن رأی خود آمدند، ولی اميد به تغيير اين نظام داشتند! چه عزيزانی که به آرزوی رهايی از نظام ظالم پا به ميدان گذاشتند، اما چه آرزوها که در دلها باقی ماند، چه تعداد از بهترين عزيزان اين آب و خاک آرزو به دل، غرقه به خون چهره در خاک فرو بستند؟ آن عزيزان ما را رها کردند و رفتند، رفتند و با رفتن خود درس فداکاری و ايثار به ما آموختند، و مارا شرمنده در ترس خود نهادند!؟ خود را رها از قيد و بند اين دنيای فانی کردند. آنها به آزادی ميهن نرسيدند، اما به آزادی روح و رسيدن به شرف والای انسانی، يعنی دفاع از حق خود، و در برابر ظلم ايستادن رسيدند. حال به خرداد سال88بازمی گرديم وبا تحليلی کوتاه و گذرا حوادث آن زمان را بررسی می کنيم. در اين دست نوشته خود. نگاهی به مواضع آقايان موسوی وکروبی دارم، و نگاهی به ديد اکثريت مردم که در ذهن خود چيزی جز، آن فکر که در نظر آقايان موسوی وکروبی بود می خواستند! همانند سال 76که آقای خاتمی به اسم اصلاحات آمد و مردم انتظار تغيير نظام را داشتند از اين اصلاحات، غافل از آن که آن اصلاحات شناسايی مخالفان بود و سپس سرکوب آنان. و هنوز هم درگفته های آقای خاتمی و حتی بيانيه آخر آقای موسوی حفظ نظام جمهوری اسلامی حرف اول را می زند. 

در سال 88 هر چند سخن پس گرفتن آرا بود، ولی اکثريت مردم انتظار تغيير نظام را داشتند، اما آقايان موسوی وکروبی در فکر گرفتن رأی خود در چهارچوب نظام بودند! قصد آنان فقط بازشماری آرا بود! آن هم در چهارچوب نظام نه تغيير در اصل نظام. اما نظام رأی خود را اعلام کرده بود و قرار نبود آن را تغيير دهد. و اين آقايان هم خوب به اين امر واقف بودند. و اين بحثها برای پس گرفتن آرا، ادامه پيدا کرد تا به درگيريهای خيابانی عوامل نظام با مردم کشيده شد. مردم دل خوش بودندکه اين هزينه دادن آنها سبب تغيير نظام خواهد شد. غافل از آن که به غافله سالار اين کاروان نگاه نمی کردند، غافله را به درون نظام می برد نه، به برون نظام!؟ آقايان موسوی وکروبی فرياد می زدند ما در چهارچوب نظام اعتراض می کنيم، ما قصد تغيير در نظام نداريم، آنها فرياد می زدند ما حق خود را می خواهيم، و حق ما ماندن در حاکميت است که خودآن رابنا نهاديم، و سالها برای بقای آن تلاش کرديم. اما مردم باز مانند زمان اصلاحات باور نداشتند، قرار نيست نظام تغيير کند! قرار است عده ييی قدرت خود را از دست ندهند و طرد از نظام نشوند، چون خود از پايه گذاران اين نظام هستند! نظام جلاد صفت هم بهترين بهره را از اين گونه سخنان می برد! چون با دستگيری مخالفان سنگر به سنگر جلو آمد، تا نوبت به خود آقايان رسيد و آخرين سنگر را هم فتح کردو قيام فروکش کرد. حال بررسی کنيم دليل محاکمه نشدن آقايان موسوی وکروبی چيست؟ اگر آقايان موسوی و کروبی محاکمه نمی شوند به خاطر اين است چهارچوب پوسيده نظام را قبول دارند! وبا اصل نظام مخالفتی ندارند! وگرنه چرا وقتی خود می ديدند و می دانستند که اين نظام کوتاه نمی آيد، و هر روز عده بسياری را سلاخی می کنند، وقتی ديدند اين نظام خود به چهارچوبی که تعيين کرده احترام نمی گذارد، اين آقايان تغيير موضع ندادند، و خواستار تغيير درکلّيت نظام نشدند؟ چون هنوز هم اين آقايان دوران خمينی را عصر طلايی می دانند. به آن دوران افتخار می کنند. آنها می گويند اين نظام و احکام آن باشد، فقط همه قدرت در دست آقای خامنه ايی متمرکز نباشد! اين عزيزان تا زمان انتخابات 88در مهمترين مشاغل اين نظام بودند. آقای موسوی نخست وزير محبوب خمينی بوده، و بعد از آن هم باز در مشاغل ديگری بوده و آقای کروبی يکی از ياران نزديک آقای خمينی بوده است! و بعد از خمينی نيز انواع مشاغل را برعهده داشته، هيچ گاه راضی به تغيير کلّيت نظام نمی شوند؟ زيرا از کشتارها که بر روی پشت بام مدرسه رفاه انجام شد. تا سرکوب مخالفان در کردستان، تبريز، ترکمن صحرا، اعدامهای دسته جمعی در اوين و اعدامهای سال67باخبر هستند، و چه در آن زمان چه در اين زمان کلامی به مخالفت با آن رفتارها نگفتند! با تغيير کلّيت نظام اين عوامل هم بايد پاسخگو عملکرد خود تا قبل از انتخابات 88 باشند! تمام عوامل نظام از اصول گرا تا اصلاح طلب همه در اين مدت پابرجايی نظام بازجو، شنکنجه گر، قاضی... .. دربسياری از مشاغل مهم برای سرکوب مردم بودند. مشکل اصلی بين آقايان جنگ قدرت است! مشکل اين جا است که اين عزيزان دوران آقای خامنه ای را عصرطلايی نمی بينند بلکه عصر حلبی می بينند. و نظام نوعی در حال تنبيه کردن آقايان موسوی وکروبی است که عصر آقای خامنه ای را هم عصر طلايی ببينند، اگراين آقايان مخالفت خود را با اصل نظام اعلام کنند و تغيير کلی نظام را خواستار شوند، آن زمان يعنی آرمانهای خمينی توهين کرده اند، و جز مخالفان با اصل نظام هستند. و مانند همه مخالفان نظام محاکمه می شوند. و، روانه زندان می شوند. اين آقايان خود ديدند که جوانان اين مرزو بوم تک به تک جان می دهند، در آن قيام اما حاضر به تغيير موضع برای تغيير نظام نشدند و فقط ندای ما رأی خود را می خواهيم دادند، نه ما تغيير اين نظام را می خواهيم. همين امر سبب ساز دستگيری فعالان نوبت به نوبت گرديد و شکست قيام را همراه داشت. 

* بازداشت مجدد و بی‌خبری مطلق از احمد شاهرضایی *  تبعید زندانی سیاسی ارژنگ داودی به زندان مرکزی بندر عباس


بازداشت مجدد و بی‌خبری مطلق از احمد شاهرضایی
احمد شاهرضایی، فعال سیاسی که به تازگی در تاریخ ۲۰ آبان ماه از زندان آزاد شده بود، پس از احضار به دادگاه انقلاب جهت پاسخ به چند سوال مجددا بازداشت شد. این فعال سابق دانشجویی در دوم آبان ماه سال جاری دستگیر و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. وی پس از هیجده روز بازجویی و فشار شدید در ۲۰ ام همان ماه با وثیقه از زندان اوین آزاد شد.
به گزارش سایت ملی – مذهبی، فرزانه شاهرضایی، خواهر احمد شاهرضایی با اشاره به بازداشت مجدد برادرش توسط وزارت اطلاعات به سایت ملی – مذهبی می گوید: “روز شنبه با گذاشتن وثیقه برادرم را آزاد کردند اما مجددا دادگاه انقلاب او را احضار کرد و به او گفتند چند تا سوال داریم اما پس از مراجعه برادرم او را به زندان بردند. نمی دانیم این چه مدلی است که می گویند بازجویی اش تمام نشده و باید برای ادامه بازجویی دوباره زندانی شود. در پیگیری هایی که می کنیم هیچ پاسخی در خصوص علت بازداشت او نمی دهند و به دادسرا که مراجعه می کنیم قاضی می گوید که قرار تمدید شده و باید پرونده تکمیل شود. به ما هم می گویند منتظر باشید تا خبرتان کنیم.”
پیگیری های خانواده شاهرضایی در مراجعه به نهادهای قضایی تاکنون به نتیجه نرسیده است و آنها بشدت نگران وضعیت او هستند. این در حالی است که احمد شاهرضایی در اولین بازداشت خود درجریان اعتراضات پس از انتخابات مورد شکنجه قرار گرفت و شنوایی یکی از گوش‌هایش را از دست داد.
 تبعید زندانی سیاسی ارژنگ داودی به زندان مرکزی بندر عباس
بنابه گزارشات رسیده به « فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران » زندانی سیاسی ارژنگ داودی پس از ۱۳۴ روز شکنجه های جسمی و روحی  در سلولهای انفرادی بدون داشتن حق ملاقات ، تماس تلفنی با خانواده اش و حتی محروم بودن از دیدن  نور خورشید به زندان بندر عباس تبعید گردید.
روز شنبه ۲۰ آبان ماه زندانی سیاسی ارژنگ داودی پس از ۱۳۴ روز در سلولهای انفرادی بندهای ۲۰۹ و ۲۴۰ تحت شکنجه های وحشیانه جسمی و روحی بازجویان ولی فقیه آخوندعلی خامنه ای قرار داشت  که در اثر این شکنجه ها ۲ عدد از دندانهای جلوی وی شکسته شد و سر ، صورت، لبها و سایر نقاط بدن وی دچار زخمی های عمیقی گردید.بازجویان ولی فقیه به مدت ۵۸ روز مانع استحمام وی شده بودند .او  در طی این مدت حتی از دیدن نور خورشید محروم بود.بازجویان  در روزهای اولیه انتقال به سلولهای انفرادی او را در سلولی قرار داده بودند که فاقد سرویس بهداشتی بود و برای تحت فشار قرار دادن وی برای مدت طولانی  مانع استفاده از سرویسهای بهداشتی وی می شدند.